دو اتاق در مجاورت هم قرار دارند. هر کدام یک در دارند ولی هیچکدام پنجره ندارند. درهایشان که بسته باشد درون اتاقها کاملا تاریک است. در یک اتاق سه چراغ برق به توانهای ۱۰۰، ۱۱۰ و ۱۲۰ وات و در اتاق دیگر سه کلید برق مثل هم وجود دارد.( لطفا به شکل زیر نگاه کنید) ما نمیدانیم کدام کلید کدام چراغ را روشن میکند( مثلا نمیدانیم آیا کلید وسطی مربوط است به چراغ وسطی یا به چراغهای دیگر اما بطور قطع میدانیم که هر کدام از کلید ها یکی از چراغها را روشن میکند. همچنین ترتیب چراغها را هم نمیدانیم ). شما معلوم کنید که هر کلید مربوط به کدام چراغ است. برای اینکار و در شروع، شما باید در اتاق کلیدها باشید و کار را از آنجا شروع کنید. شما میتوانید هر چند مرتبه که بخواهید کلیدها را روشن و خاموش کنید. اما شما تنها هستید و نمیتوانید از کسی کمک بگیرید و هیچگونه وسیله ای هم خواه برقی خواه غیر برقی بهمراه ندارید و مهمتر از همه اینکه شما حق ندارید بیش از یکبار وارد اتاق چراغها شوید و وقتیکه وارد شدید و بیرون آمدید، دیگر نمیتوانید مجددا وارد آن اتاق بشوید. می گویند که این معما را بیلگیتس در سال 2002 طراحی کرد تا از بین 100 مهندس یکی را برای شرکتش انتخاب کند.
حال بفرمایید که هر کلید کدام چراغ را روشن می کند؟
جواب در ادامه مطلب...
نتایج تحقیقات دانشمندان انگلیسی نشان می دهد که از دوره ما قبل تاریخ تا دنیای مجازی روی وب، مغز انسان تنها قادر به پذیرش تنها ۱۵۰ دوست بوده است.
"اعتیاد به دوست" روی شبکه های اجتماعی امروزه به یک نگرانی بزرگ تبدیل شده است. این درحالی است که نتایج تحقیقات محققان دانشگاه آکسفورد نشان می دهد که فضای "نئوکورتکس" مغز برای دوست یابی از یک محدودیت برخوردار است و قادر نیست که بیش از ۱۵۰ دوست را برای خود تعریف کند.
نئوکورتکس مسئول پردازش افکار آگاهانه و زبان است و توانایی ایجاد تماس این فضای مغزی با دیگران تنها برابر با ۱۵۰ نفر است. بنابراین بهتر است که این محدودیت به جای آنکه صرف افراد ناشناس شود برای دوستی با آشنایان مورد استفاده قرار گیرد.
این محققان در این خصوص اظهار داشتند: "در کل، دنیای اجتماعی ما بسیار کوچک است حتی اگر اینترنت امکان وسیع کردن این دنیا را از طریق ارسال کارت پستالهای مجازی برای هزار و ۵۰۰ دوست اینترنتی فراهم کند باز تنها ۱۵۰ دوست واقعا می توانند در ذهن یک فرد بگنجند."
به طور خلاصه یک شخصیت مجازی (آواتار) همان ابعاد یک فرد در پوست و استخوان را دارد چرا که این مغز است که باید هر دو دنیای مجازی و واقعی را شکل دهد و از آنجا که تواناییهای مغز به ساختار فیزیکی آن محدود می شود بنابراین دوست یابی بیش از حد در یک دنیای مجازی بی فایده است.
این محققان انگلیسی به منظور دستیابی به این نتایج، ترافیک آنلاین کسی که هزاران تماس مجازی بر روی شبکه های اجتماعی دارد را با کسی که تماسهایش به چند صد دوست محدود می شود مقایسه کردند. نتایج این تحقیقات نشان داد که تفاوت زیادی میان این دو فرد در کیفیت ارتباط با دیگران وجود ندارد.
این بررسیها در ادامه یک سری از تحقیقاتی انجام شد که این دانشمندان در دهه ۹۰ و با بررسی پویاییهای اجتماعی گروههای نوجوانان، محیطهای کاری و قبایل ما قبل تاریخ انجام داده بودند.
نتایج تمام این تحقیقات نشان می دهد که در تمام دوره های تاریخی، انسان تنها توانسته است روابط مهم خود را با حداکثر ۱۵۰ نفر حفظ کند.
به گفته این دانشمندان، هر یک از ما پنج فرد بسیار صمیمی در زندگی خود داریم و پس از این افراد، دوستان و آشنایان بر پایه میزان صمیمیت در مغز دسته بندی می شوند و تنها ۱۵۰ دوست می توانند وارد لیست این طبقه بندیهای مغز شوند.
براساس گزارش PC World، این محققان در این خصوص اظهار داشتند: "ما می توانیم هزار اسم را در پروفایل خود در یک شبکه اجتماعی داشته باشیم اما بدون ایجاد تماس در دنیای واقعی هیچ دوستی واقعی رخ نمی دهد و بنابراین پیش از ورود به یک زندگی مجازی باید قبول کنیم که مغز ما انتخاب اجباری خود را از قبل کرده است."
میزان خسارت: ۲۰۰ میلیارد دلار
در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶انفجار در نیروگاه اتمی چرنوبیل باعث آلودگی بیش از ۵۰ درصد سطح کشور اکراین شد. 7/1 میلیون نفر در این حادثه دچار آسیب شدند و هنوز آثار آن مثل بیماری سرطان باقی مانده است. هزینه پاکسازی و تعمیر و جبران خسارت این حادثه نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است. فقط ایجاد یک حفاظ فلزی دور این نیروگاه، نزدیک ۲میلیارد دلار خرج برداشته است.
2- حادثه شاتل فضایی کلمبیا
میزان خسارت: ۱۳ میلیارد دلار
در تاریخ ۱ فوریه ۲۰۰۳، شاتل فضایی کلمبیا در هنگام بازگشت به زمین منفجر شد. علت حادثه سوراخی بود که ۱۶ روز قبل و در هنگام پرواز کلمبیا به سمت فضا در یکی از بالهای شاتل ایجاد شده بود. هزینهای نزدیک به ۱۳ میلیارد دلار برای فرستادن این فضاپیما و مطالعات و تحقیقات انجام شده برای این پرواز صورت گرفته بود ( به غیر از هزینه خود فضاپیما). این حادثه پر خرجترین حادثه سفر تحقیقاتی جهان نام گرفته است.
۳- نشت نفت از نفتکش Prestige
میزان خسارت: ۱۲ میلیارد دلار
در تاریخ ۱۳ نوامبر ۲۰۰۲، نفتکش پرستیژ حامل ۷۷۰۰۰ تن نفت سنگین در نزدیک سواحل اسپانیا دچار حادثه شد. کاپیتان از نیروهای ساحلی اسپانیا درخواست کمک کرد. ولی آنها نفتکش را مجبور کردند از سواحل اسپانیا دور شود. بعد از آن بود که کشتی در طوفان گرفتار شد و سوخت آن در دریا پراکنده شد. هزینه پاکسازی نفت رهاشده نزدیک به ۱۲ میلیارد دلار تخمین زده شد.
۴- حادثه شاتل Challenger
میزان خسارت: هزینه ۵/۵ میلیارد دلار
در تاریخ ۲۸ ژانویه ۱۹۸۶، شاتل فضایی چلنجر، ۳۷ ثانیه بعد از پرواز منفجر شد. اشکال در یکی از مخازن سوخت و نشت سوخت مایع حامل شاتل عامل انفجار بود. هزینه ساخت شاتل بیش از ۴/۵ میلیارد دلار و نزدیک ۱ میلیارد دلار نیز هزینه تجهیزات آسیب دیده در اثر این انفجار بوده است.
۵- انفجار گاز در خطوط لوله شرکت Alpha Oil
میزان خسارت: ۳/۴ میلیارد دلار
در تاریخ ۶ جولای ۱۹۸۸ انفجار در لوله انتقال سوخت یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی جهان رخ داد و ۱۶۷ کشته در پی داشت.
6- نشت نفت از نفت کش شرکت Exxon
میزان خسارت: ۲/۵ میلیارد دلار
در تاریخ ۲۴ مارس ۱۹۸۹ نشت نفت از یکی از نفتکشهای شرکت Exxon رخ داد که هزینه پاکسازی نفت رها شده نزدیک به ۲/۵ میلیارد دلار برآورد شد.
7- سقوط جنگنده B-2
میزان خسارت: ۱/۴ میلیارد دلار
در تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۰۸، یکی از ۲۱ بمبافکنهای B-2 ساخت آمریکا لحظاتی بعد از پرواز سقوط کرد. علت حادثه نفوذ رطوبت به سیستم رایانهای کنترل پرواز بود. این حادثه پرخرجترین حادثه هوایی جهان نیز است. هر دو خلبان هواپیما با خروج اضطراری نجات یافتند. هر کدام از این جنگندهها نزدیک به ۱/۴ میلیارد دلار ارزش دارند.
8- حادثه تصادف قطار در کالیفرنیا
میزان خسارت: ۵۰۰ میلیون دلار
در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۸، در اثر برخورد قطار در کالیفرنیا ۲۵ نفر کشته شدند. پرداخت غرامت به بازماندگان این حادثه ۵۰۰ میلیون دلار برای شرکت راهآهن خرج تراشید.
9- سقوط تانکر حامل سوخت از پل Wiehltal در آلمان
میزان خسارت: هزینه ۳۵۸ میلیون دلار
در تاریخ ۲۶ آگوست ۲۰۰۴، تانکری حامل ۳۲۰۰۰ لیتر سوخت، از روی پلی در آلمان سقوط کرد و منفجر شد. هزینه اولیه تعمیر پل حدود ۴۰ میلیون دلار و هزینه ساخت پل جدید ۳۱۸ میلیون دلار خرج داشت.
10- غرق شدن تایتانیک
میزان خسارت: ۱۵۰ میلیون دلار
در تاریخ ۱۵ آوریل 1912 کشتی تایتانیک غرق شد و بیش از ۱۵۰۰ مسافر آن کشته شدند. هزینه ساخت این کشتی در آن زمان ۷ میلیون دلار بود که به زمان حال حدود ۱۵۰ میلیون دلار میشود.
داستان کوتاه شماره 1 :::
مدتی بود در یکی از بیمارستان های شهر لندن در روزهای یکشنبه سر ساعت ۱۰:۳۰ بیمار تخت شماره ی ۳ از بین می رفت و این به نوع بیماری فرد بستگی نداشت!!!
عده ای این اتفاق را به ماورا نسبت می دادند و عده ای هم در مورد آن نظری نداشتند
این مساله تا جایی پیش رفت که عده ای از پزشکان جلسه ای گذاشتند تا علت این حادثه را پیدا کنند
قرار بر این شد تا در روز یکشنبه در ساعت مقرر همه جمع شوند و تخت مورد نظر را زیر نظر بگیرند
روز موعود فرا رسید ، عده ای با انجیل سر قرار حاضر شده بودند
در ساعت ۱۰:۳۰ مارتا کارگر نیمه وقت وارد اتاق شد به سمت پریز برق رفت و دستگاه حیات مصنوعی را از برق کشید و جارو برقی خود را به برق زد!!!
داستان کوتاه شماره 2 :::
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد
نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید...
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند
مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید
زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند
چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد
20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود
همه تعجب کردند
مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم"
داستان کوتاه شماره 3 :::
روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت
ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد
پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد
مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است
به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند
پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو ، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند
پسرک گفت:"اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند. هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم کسی توجه نکرد. برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم
"برای اینکه شما را متوقف کنم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم "
مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت...
برادر پسرک را روی صندلی اش نشاند ، سوار ماشینش شد و به راه افتاد...
در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند!
خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند
اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم ، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند
این انتخاب خودمان است که گوش کنیم یا نه!