دخترها از 1230 تا 1400

سال 1230 :::

مرد : دختره ... ، من تا نکشمت راحت نمیشم

زن : آقا حالا  یه غلطی کرد شما ببخشید! نا محرم که خونمون نبود . حالا این بنده خدا  یه بار بلند خندیده !!!

مرد : بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس  فردا می خواد بره بقالی ماست بخره . نخیر نمی شه باید بکشمش

بالاخره با  صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر گناهکارشو می بخشه 

سال   1280:::

مرد : واسه من می خوای بری درس بخونی؟

می کشمت تا برات درس عبرت بشه . یه بار  که مُردی دیگه جرات نمی کنی از این حرفا بزنی

تو غلط می کنی . تقصیر من بود که  گذاشتم این ضعیفه بهت قرآن خوندن یاد بده . حالا واسه من میخای درس بخونی؟؟؟

زن : آقا ، آروم باشین . یه وقت قلبتون خدای نکرده می گیره ها ! شکر خورد . دیگه از این  غلطا نمیکنه

مرد ( با نعره حمله می کنه طرف دخترش ) : من باید  بکشمت . تا نکشمت آروم نمی شم . اگه خودت بیای خودتو تسلیم کنی بدونه درد می  کشمت ...

بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر  گناهکارشو می بخشه 

سال 1330 :::

مرد : چی!؟ دانشسرا ( همون دانشگاه خودمون )

حالا می  خوای بری دانشسرا ؟

می خوای سر منو زیر ننگ بکنی؟

فاسد شدی برا من؟؟

 شکمتو سفره می کنم ...

زن : آقا ، ترو خدا خودتونو کنترل کنین . خدایی نکرده یه وقت  سکته می کنین  ها ...

مرد  : چی می گی زن؟

من اگه اینو امشب نکشم ، دیگه  فردا نمی تونم جلوی این فسادو بگیرم.

یه دانشسرایی نشونت بدم که خودت کیف  کنی ...

بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون پیاده می شه و دختر  گناهکارشو می بخشه 

سال 1380 :::

مرد : کجا؟

می خوای با تکپوش ( از این مانتو  خیلی آستین کوتاها که نیم مترم پارچه نبردن و وقتی می پوشیشون مثل جلیقه نجات ... ) و شلوارک ( از این شلوار خیلی برموداها ) بری بیرون؟

می کشمت

من ... تو رو ... می کشم ...

زن : ای آقا

خودتو ناراحت نکن بابا . الان دیگه همه  همینطورین (شما بخونید اکثرا )

مرد  : من... اینطوری نیستم . دختر لااقل یه کم اون  شلوارو پائین تر بکش که تا زانوتو بپوشونه.

نه... نه... نمی خواد. بدتر شد. همون  بالا ببندیش بهتره ... 

سال 1400 :::

زن : دخترم ، حالا بابات یه غلطی کرد . تو اعصاب  خودتو خراب نکن.

لاک ناخنت می پره ، آروم باش عزیزم

رنگ موهات یه وقت کدر می شه هآ  مامی

باباتم قول می ده دیگه از این حرفا نزنه ...

بالاخره با صحبتهای زن ،  دخترخونه از خر شیطون پیاده می شه و بابای گناهکارشو می بخشه !!!